زن جوانی که به جرم سرقت تلفن همراه از مشتریان یک بانک در مشهد بازداشت شده، در شرح ماجرای زندگی خود، از تحولات تلخ خانوادگی و سقوط اخلاقی و اجتماعی پس از مهاجرت به کلانشهر مشهد سخن گفته است. او میگوید ازدواج، مهاجرت، اعتیاد و وابستگی عاطفی به دوست همسرش زندگیاش را بهکلی دگرگون کرده و او را به سمت بزهکاری کشانده است.
زندگی خانوادگی پر از بیمهری و فشارهای روانی
این زن که در کلانتری شهید آستانهپرست مشهد تحت بازجویی قرار دارد، اظهار کرده از کودکی تحت فشارهای ناشی از طلاق والدین قرار داشته و بهدلیل ازدواج مجدد مادر با فردی بیتفاوت به فرزندان ناتنیاش، دچار احساس حقارت و طردشدگی شده بود. او افزود: «برادرانم با حساسیت افراطی مانع ادامه تحصیل من شدند و رفتارشان از شدت غیرت به کنترلگری شبانهروزی رسید.»
مهاجرت با امید؛ آغاز فروپاشی زندگی مشترک
با شروع جوانی، زن جوان با مردی به نام حشمت ازدواج کرد و پس از گذشت یک سال، همراه همسرش برای یافتن شغل بهتر راهی مشهد شد. حشمت در مشهد خانهای اجاره کرد و با راهنمایی یکی از دوستانش با نام «م»، فعالیت کاری خود را آغاز کرد. اما خیلی زود، زن جوان با خبر بازداشت همسرش بهدلیل نگهداری مواد مخدر، با بحران جدی مواجه شد.
وابستگی به «م» و ورود به مسیر خلاف
در غیاب همسر، «م» ـ دوست حشمت ـ به حمایت مالی از زن جوان پرداخت و او نیز بهتدریج به پاتوق «م» نقل مکان کرد. زن جوان با بیان اینکه بیسوادی و نداشتن مهارت موجب پذیرش این کمکها شد، گفت: «خیلی زود به مصرف مواد مخدر وابسته شدم و بهصورت عاطفی نیز به او علاقهمند شدم. پس از طلاق، وارد مسیر سرقتهای سریالی شدیم.»
او ابتدا بهتنهایی دست به سرقت از فروشگاهها میزد، اما بعدها طبق نقشه طراحیشده توسط «م»، اقدام به سرقت مشترک از مغازهها و بانکها کرد. در این شیوه، زن وارد محل میشد و با جلب توجه دیگران، اقلام باارزش مانند تلفن همراه را مخفیانه تحویل «م» میداد تا با موتورسیکلت محل را ترک کند.

افشای هویت و بازداشت پس از سرقت از مشتری بانک
در آخرین اقدام مجرمانه، زن جوان پس از سرقت تلفن یکی از مشتریان بانک، با شناسایی توسط مشتری دیگری که قبلاً قربانی سرقت او شده بود، با تماس پلیس مواجه شد و دستگیر شد.
بر اساس دستور سرهنگ جعفری، رئیس کلانتری شهید آستانهپرست، بررسیهای تخصصی برای شناسایی زنجیره سرقتهای احتمالی این دو نفر همچنان ادامه دارد.