آیا نئاندرتال‌ها و انسان‌های خردمند یک گونه هستند؟

“`html

آیا انسان‌های خردمند و نئاندرتال‌ها از یک تبارند؟ نئاندرتال‌ها، که حدود ۴۰ هزار سال پیش از صحنه تاریخ ناپدید شدند، همواره به عنوان نزدیک‌ترین خویشاوندان ما شناخته شده‌اند. اما از زمان کشف نخستین بقایای آن‌ها در قرن نوزدهم، دانشمندان پیرامون این پرسش کلیدی بحث کرده‌اند: آیا نئاندرتال‌ها گونه‌ای مجزا بودند یا زیرگونه‌ای از انسان خردمند (هومو ساپینس) که منقرض شده‌اند؟

اما یافته‌های علمی چه می‌گویند؟ به ویژه شواهد ژنتیکی، که در زمان کشف نخستین فسیل‌ها در دسترس نبود، چه رازهایی را فاش می‌کنند؟

پاسخ به این سوال که آیا نئاندرتال‌ها را می‌توان در زمره گونه‌ی انسان‌های امروزی جای داد، به تعریف ما از “گونه” بستگی دارد. جف شوارتز، انسان‌شناس برجسته‌ی دانشگاه پیتسبورگ، در مصاحبه‌ای با Live Science بیان می‌کند که تعریف رایج گونه، یعنی “مفهوم زیستی گونه”، به گروهی از موجودات اشاره دارد که می‌توانند در طبیعت با هم تولیدمثل کنند و فرزندان سالم و بارور داشته باشند. البته، حتی امروزه هم، وجود هیبریدهای میان گونه‌ای نشان می‌دهد که این تعریف همیشه دقیق نیست.

پس، تشخیص اینکه آیا نئاندرتال‌ها جزئی از گونه‌ی ما بودند یا گونه‌ای کاملا متفاوت، نیازمند بررسی دقیق‌تر شواهد، مخصوصا شواهد ژنتیکی است.

به گفته‌ی شوارتز، “اسب و الاغ می‌توانند جفت‌گیری کنند، اما قاطرهای حاصل، عقیم‌اند. به همین دلیل، اسب و الاغ گونه‌های مجزایی محسوب می‌شوند.” با این حال، برخی هیبریدهای دیگر می‌توانند فرزندان بارور داشته باشند، مانند لیگر (شیر و ببر) و بفالو (گاو و گاومیش کوهان‌دار آمریکایی).

برای مدت‌ها، دانشمندان از توانایی تولیدمثل انسان‌های خردمند و نئاندرتال‌ها بی‌خبر بودند؛ بنابراین، تعریف گونه بر اساس تولیدمثل چندان راهگشا نبود. ارزیابی‌های اولیه بر اساس ویژگی‌های فیزیکی نئاندرتال‌ها انجام می‌شد. آناتومی نئاندرتال‌ها با انسان‌های خردمند تفاوت‌هایی داشت که متخصصان را قادر می‌ساخت تا استخوان‌های این دو گروه را از هم تشخیص دهند.

برای نمونه، نئاندرتال‌ها جمجمه‌ای کشیده‌تر و کوتاه‌تر داشتند، پیشانی استخوانی‌تر و چانه‌ای کمتر برجسته در مقایسه با انسان‌های خردمند. همچنین، جثه‌ی آن‌ها در مقایسه با انسان‌های امروزی، قوی‌تر و فشرده‌تر بود.

به همین دلیل، در سال ۱۸۶۴، نئاندرتال‌ها به‌عنوان گونه‌ای مستقل با نام H. neanderthalensis معرفی شدند. اما با کشف سایر خویشاوندان اولیه‌ی انسان، مانند H. erectus در ۱۸۹۱، H. heidelbergensis در ۱۹۰۷ و H. habilis در ۱۹۶۰، روابط بین این گروه‌ها پیچیده‌تر شد. به نظر می‌رسید نئاندرتال‌ها بیشتر به “انسان” شباهت دارند، همانطور که شوارتز می‌گوید. تحقیقات جدید نشان می‌دهند که هر دو گروه احتمالا توانایی‌های شنوایی و گفتاری مشابهی داشتند و شواهدی از دفن مردگان و ساخت جواهرات و آثار هنری توسط نئاندرتال‌ها وجود دارد.

تنها در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بود که نئاندرتال‌ها دوباره به‌عنوان گونه‌ای مستقل طبقه‌بندی شدند، بر اساس تجزیه و تحلیل‌های جدید، و این طبقه‌بندی هنوز هم رایج‌ترین است.

اما کشف سال ۲۰۱۰ تحولی بزرگ ایجاد کرد: گروهی از پژوهشگران، پیش‌نویس ژنوم نئاندرتال‌ها را بر اساس نمونه‌های یافت‌شده منتشر کردند و آن را با ژنوم انسان‌های امروزی مقایسه کردند. آن‌ها نشانه‌هایی از ژن‌های نئاندرتال‌ها را در ژنوم انسان‌ها یافتند، که نشان‌دهنده‌ی آمیختگی حداقل ۱۲۰ هزار سال پیش بود. ده‌ها مقاله از آن زمان تاکنون این موضوع را تایید کرده‌اند و نشان داده‌اند که این آمیختگی حدود ۴۷ هزار سال پیش، در چندین نسل و به مدت حدود ۷ هزار سال ادامه داشته است.

ژائومه برتران‌پتی، زیست‌شناس تکاملی در دانشگاه پومپه‌فابرا در بارسلونا، به Live Science می‌گوید: “نتیجه واضح است: نئاندرتال‌ها و انسان‌ها با هم جفت‌گیری می‌کردند.” او می‌افزاید که نئاندرتال‌ها و انسان‌های خردمند همچنین با گروه دیگری از انسان‌های اولیه، یعنی دنیسوواها، جفت‌گیری کرده‌اند. بنابراین، شاید هر سه این گروه‌ها گونه‌های مختلف یک تبار واحد باشند.

برتران‌پتی به انسان‌های مدرن به‌عنوان مثالی اشاره می‌کند. مردم در سراسر جهان تفاوت‌های قابل‌توجهی در قد، رنگ پوست، مو و چشم دارند، اما از نظر ژنتیکی شباهت‌های زیادی با هم دارند. میزان تفاوت ژنتیکی بین دو فرد تنها حدود ۰.۱٪ است. در مقایسه، مقاله سال ۲۰۱۰ نشان داد که ژنوم نئاندرتال‌ها ۹۹.۷٪ با ژنوم پنج انسان امروزی مشابه است.

برتران‌پتی می‌گوید: “تفاوت‌های زیاد در ظاهر لزوما به معنای تفاوت‌های ژنتیکی زیاد نیست؛ فقط نشان‌دهنده‌ی تفاوت در ژن‌های خاص است. بنابراین، از دیدگاه ژنتیکی، ایده گونه‌های مجزا برای من منطقی نیست.”

شوارتز معتقد نیست که شواهد ژنتیکی این بحث را قطعا حل کرده باشد، اما به دقت و اعتبار کارهای انجام‌شده اطمینان دارد. او بر رویکرد میان‌رشته‌ای تاکید دارد و می‌گوید: “ما به رویکردی جامع نیاز داریم و نمی‌توانیم یک رشته علمی را در مقابل دیگری قرار دهیم. باید با هم همکاری کنیم و به جواب برسیم.”

مقاله‌ای در سال ۲۰۲۴ استدلال می‌کند که H. sapiens و نئاندرتال‌ها باید به‌عنوان گونه‌های مختلف طبقه‌بندی شوند تا بتوانیم تاریخ تکاملی انسان‌ها را بهتر درک کنیم. اگرچه هر دو از یک جمعیت نیایی در آفریقا نشات گرفته‌اند، نئاندرتال‌ها حداقل ۴۰۰ هزار سال پیش وارد اوراسیا شدند و فرصت تکامل جداگانه را داشتند، از جمله روش‌های بهتر برای بقا در مناطق سردتر و کم‌نورتر که ژن‌ها و ظاهر آن‌ها را تغییر داد.

برای تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا H. sapiens و نئاندرتال‌ها گونه‌های جداگانه‌ای هستند یا نه، بهتر است از چارچوبی استفاده کنیم که “تکامل گونه‌ها را به‌عنوان فرآیندی تکاملی در نظر می‌گیرد که در فضا آغاز می‌شود و ابعاد جغرافیایی را در بر می‌گیرد و در طول زمان پیشرفت می‌کند”، همانطور که نویسندگان این مطالعه اشاره می‌کنند. در نهایت، “انباشت تدریجی ویژگی‌های مرتبط” گام‌هایی در فرآیند تکاملی است که در آن دو گروه مرتبط به دو گونه‌ی مجزا تبدیل می‌شوند.

آیا نئاندرتال‌ها و انسان‌های خردمند یک گونه هستند؟
آیا نئاندرتال‌ها و انسان‌های خردمند یک گونه هستند؟


مجله اینترنتی و سرگرمی مکتوری

“`

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *