مردی که شش سال پیش همسر خود را به قتل رسانده و از کشور گریخته بود، پس از سال‌ها زندگی مخفیانه، سرانجام در تهران شناسایی و دستگیر شد. متهم در جریان محاکمه‌اش ضمن پذیرش جرم، اعلام کرد از بابت این قتل هیچ‌گونه عذاب وجدانی ندارد.
قتل هولناک در خانه پدری زن جوان
خرداد ماه سال ۱۳۹۸، پلیس از وقوع قتل زنی جوان به نام «سمیرا» در منزل پدری‌اش در تهران مطلع شد. بررسی‌ها نشان داد قربانی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و جسد درون پتویی پیچیده شده است. مظنون اصلی، همسر وی بود که پس از قتل فرار کرده بود. خانواده مقتول گفتند که سمیرا پس از حدود هشت ماه دوری، تازه با همسرش آشتی کرده و او روز قبل از شهرستان بازگشته بود.
سرنخ‌هایی از فرار و زندگی پنهانی
تحقیقات نشان داد مقتول دختری چهار ساله داشته و همسرش روز حادثه کودک را به شوهرخواهرش سپرده و پس از جمع‌آوری مدارک و وجه نقد، با موتور از محل گریخته است. علیرغم تلاش پلیس، مظنون شناسایی نشد و به همین دلیل یک سال بعد، دادگاه کیفری استان تهران حکم قصاص غیابی صادر کرد.
شناسایی در کمپ ترک اعتیاد
در اردیبهشت سال ۱۴۰۴، مأموران پلیس آگاهی تهران از طریق گزارش مسئول یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد مطلع شدند فردی مدعی قتل همسرش در گذشته است. پس از بررسی‌های دقیق، مشخص شد وی همان متهم تحت تعقیب پرونده قتل سال ۱۳۹۸ است. نامبرده که «منوچهر» نام دارد، پس از دستگیری، اعتراف کرد همسرش را به دلیل اختلافات شدید خانوادگی به قتل رسانده است.
روایت کامل از زبان قاتل
منوچهر در جلسه دادگاه علت اصلی درگیری را اقدام همسرش به سقط جنین بدون اجازه او عنوان کرد. وی گفت: «بعد از آگاهی از این موضوع و تصور ارتباط همسرم با مردی به نام خسرو، خانه را ترک کردم. پس از آشتی، روزی هنگام صبح بی‌توجهی همسرم باعث تحریک عصبانیت من شد. با دو چاقو به او حمله کردم و سپس گلویش را فشردم تا مطمئن شوم جان باخته است.»
پس از قتل، دخترشان را به شوهرخواهر خود سپرد و با ترک خانه، راهی ارومیه شد. در آنجا از طریق قاچاقچیان به ترکیه رفت اما بازداشت شد و به افغانستان دیپورت گردید. بعد از مدتی، بار دیگر به صورت غیرقانونی وارد ایران شد و در پناه اعتیاد، زندگی مخفیانه‌ای را تجربه کرد.
بی‌پروایی در مقابل قانون
در واکنش به پرسش قاضی درباره پشیمانی، وی گفت: «از کودکی سختی زیادی کشیدم و همسرم نیز به من بی‌توجه بود. هیچ احساس عذاب وجدانی ندارم، اما اکنون می‌دانم راه‌هایی دیگر مانند طلاق هم وجود داشت.»
پرونده با اظهارات صریح متهم به پایان رسید و قضات برای صدور حکم نهایی وارد شور شدند.
