5271826
مقدمه
اجلاس جهانی کاپ ۳۰ در حالی میزبان هیئتهایی از سراسر جهان برای مقابله با چالشهای حیاتی محیط زیستی است که مشارکت فعال ایران، با وجود عدم الحاق به توافقنامه پاریس، بار دیگر ابعاد پیچیدهای از آمال دیپلماتیک و محدودیتهای بینالمللی را آشکار میسازد. الهه پهلوان، کارشناس و فعال برجسته محیط زیست، در یادداشتی تحلیلی برای همشهری آنلاین، به لایههای پنهان حضور ایران در این نشست مهم پرداخته و همزمان بر پتانسیلهای از دست رفته و فرصتهای مغتنمنشده تاکید کرده است.
حضور ایران در کاپ ۳۰: ابزاری برای دیپلماسی محیط زیستی و تبادل دانش جهانی
حضور مستمر ایران در کاپ ۳۰ و اجلاسهای مشابه، فراتر از یک حضور صرفاً نمادین، از دیدگاه دیپلماتیک ارزشمند تلقی میشود. این مشارکت، میتواند به عنوان ابزاری برای نشان دادن تعهد ایران به همکاری در مواجهه با چالشهای جهانی اقلیم عمل کند و در شرایط پرتنش کنونی، به متعادلسازی تصویر بینالمللی کشور کمک شایانی برساند. این رویکرد، بستری برای دیپلماسی محیط زیستی و ایجاد ارتباطات سازنده با جامعه جهانی فراهم میآورد.
علاوهبر این، هیئتهای اعزامی ایران میتوانند با آخرین نوآوریها در حوزه اقلیم و فناوریهای سبز آشنا شده، با متخصصان و نهادهای بینالمللی ارتباط برقرار کرده و زمینه را برای ظرفیتسازی داخلی در مقابله با تغییرات اقلیمی مهیا سازند. این تعاملات در بلندمدت میتواند به غنیسازی دانش محیط زیستی کشور در موضوعات مرتبط با کاپ ۳۰ بینجامد و افقهای تازهای برای مدیریت پایدار منابع طبیعی بگشاید.
موانع جذب سرمایهگذاری سبز و فناوری در سایه تحریمها از اجلاس کاپ ۳۰

با این حال، واقعیتهای موجود به ویژه تحریمهای بینالمللی، دیواری بلند در برابر بهرهمندی کامل ایران از مزایای اجلاس کاپ ۳۰ ایجاد کردهاند. کارشناسان تاکید میکنند که حتی با وجود حضور فعال، فرصتهای مالی و فنی برای ایران بسیار محدود و پرمخاطره است. این محدودیتها شامل موارد زیر میشود:
کمکهای مالی: نهادهای جهانی اهداکننده، بهدلیل ترس از نقض تحریمها و جریمههای سنگین، تمایل چندانی به همکاری مستقیم و انتقال وجه به ایران ندارند. در نتیجه، دریافت کمکهای نقدی مستقیم و کلان عملاً ناممکن است و هرگونه جریان مالی به صورت غیرمستقیم، زمانبر، با واسطه و غالباً در قالب خدمات فنی و با حجم بسیار محدود خواهد بود.
انتقال فناوری: در حالی که ایران میتواند از دانش فنی و مشاورههای تخصصی در حاشیه کاپ ۳۰ بهرهمند شود، واردات تجهیزات پیشرفته و سرمایهگذاری خارجی برای ساخت و انتقال خطوط تولید فناوریهای سبز به دلیل تحریمها متوقف مانده است. این امر مانع از دستیابی به تکنولوژیهای روز برای کاهش آلایندگی و گذار به اقتصاد سبز میشود.
بازار کربن: تراکنشهای مالی شرکتهای ایرانی در بازارهای بینالمللی کربن، اعم از بازارهای قاعدهمند و داوطلبانه، تحت تاثیر شدید تحریمها قرار دارد. این مسئله، حتی مشارکت افراد عادی در جبران "بدهکاری اقلیمی" خود را با چالش مواجه میکند. امکان ایجاد بازارهای منطقهای با کشورهای دوست مطرح شده، اما این بازارها معمولاً از نظر اندازه و قیمتگذاری کوچک و ضعیف هستند و مشکل تراکنش مالی و تایید اعتبار همچنان پابرجاست.
هیئت اعزامی ایران به کاپ ۳۰: انتقاد از تعداد ناکافی و فرصتهای از دست رفته
یکی از نکات قابل تامل و انتقادبرانگیز در خصوص حضور ایران در اجلاس کاپ ۳۰، ترکیب و تعداد هیئت اعزامی است که به نظر میرسد فرصتهای مهمی را از دست داده است. هیئت عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران که به نمایندگی از رئیسجمهور در اجلاس شرکت کرده بود، تنها شامل ۴ نفر (رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، رئیس مرکز امور بینالملل، یک محافظ و یک مدیرکل از وزارت امور خارجه) بود که به همراه سفیر کشورمان در برزیل در جلسات حاضر شدند. این در حالی است که سفر رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز تنها به مدت ۲ روز انجام شد.
در حال حاضر، تنها یک کارشناس از سازمان محیط زیست و یک کارشناس از وزارت امور خارجه با حمایت مالی کنوانسیون در محل اجلاس حضور دارند. این دو نفر باید در کمیتهها و جلسات تخصصی با هیئتهایی رقابت کنند که متشکل از ۴۰، ۵۰ یا حتی ۸۰ نفر هستند و در تمامی مباحث تخصصی مشارکت فعال دارند. به گفته دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه، اداره پاویون و تعامل موثر در چنین رویدادهایی حداقل به ۱۰ نیروی کارکشته، مسلط به چند زبان و دارای تخصصهای گوناگون نیاز دارد تا بتوانند با خیل بازدیدکنندگان، از جمله مقامات رسمی و ارشد بینالمللی، ارتباط موثر برقرار کنند. این تفاوت فاحش در تعداد نمایندگان، به نظر میرسد به معنای از دست رفتن فرصتهای کلیدی برای تعامل و تاثیرگذاری ایران در کاپ ۳۰ است. هرچند که دلایل مالی برای این محدودیتها ذکر شده است، اما کارایی حضور را زیر سوال میبرد.
محیط زیست، ضرورتی فراتر از مرزها: چشمانداز آینده ایران در چالشهای کاپ ۳۰
موضوع محیط زیست، ضرورتی جهانی است که مرزهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را درمینوردد. فارغ از مناقشات، تمام کشورها باید با همکاری مشترک و اتحاد برای حفاظت از آن گام بردارند، چرا که آسیب نادیدهگرفتن آن بدون شک به همگان بازخواهد گشت. ایران نیز سالهاست که در زمینه توسعه تجدیدپذیرها و پروژههای کاهش فلرینگ، سیاستهای داوطلبانه اقلیمی خود را پایهگذاری کرده و در این راستا تلاشهایی کرده است.
نکته پایانی، رفع سوءتفاهمهای رایج در خصوص بودجه سازمان حفاظت محیط زیست و هزینههای حضور در رویدادهایی مانند کاپ ۳۰ است. انتقادهایی مبنی بر ناتوانی سازمان در تامین بودجه برای محیطبانان در مقابل هزینههای سفر مدیران مطرح میشود. اما باید توجه داشت که هر بخش و دفتر تخصصی، دارای بودجه، اختیارات و امکانات مشخص خود است و بودجههای یک بخش را نمیتوان در بخش دیگر هزینه کرد. سازمان حفاظت محیط زیست در مواقع نیاز به بودجههای پیشبینینشده (همچون شهادت محیطبانان و نیاز به استخدام وکیل)، با همکاری دولت، از روشهای قانونی برای تامین آن اقدام میکند. بنابراین، قرار دادن دو موضوع کاملاً مجزا در مقام مقایسه با یکدیگر، تحلیل صحیحی نیست. امید است در آینده، با رعایت اخلاق و خوشعهدی در اجلاسهای کاپ و تضمین دسترسی برابر کشورها به فناوری و منابع مالی، فارغ از سایر مناقشات، بتوان گامهای موثرتری در حفاظت از محیط زیست جهانی برداشت.
